مقدمه :
همه ما به نوعی به دیگران نیازداریم اما یه وقتایی این نیاز از حد تعدل خارج می شود و می تواند به وابستگی ناسالم تبدیل شود . برخی از افراد بیش از حد به شریک عاطفی ، خانواده یا حتی دوستان خود وابسته می شوند و بدون تأیید و حضور آن ها احساس بی ارزشی و ناامنی می کنند . اما چرا بعضی از افراد بیشتر از دیگران درگیر این نوع وابستگی می شوند ؟
یکی از دلایل اصلی سبک دلبستگی دوران کودکی هست ، روابط اولیه ی که در کودکی با والدین خود داریم ، تأثیر عمیقی بر نحوه ی برقراری روابط عاطفی ما در بزرگسالی می گذارد .
نظریه دلبستگی نشان می دهد که نوع وابستگی ما به مراقبان اولیه می تواند تعیین کننده ی سبک دلبستگی ما در بزرگسالی باشد .
-
دلبستگی ایمن : افرادی که در کودکی محبت و امنیت کافی دریافت کرده اند . در روابط خود تعادل دارند و کمتر دچار وابستگی ناسالم می شوند .
-
دلبستگی اضطرابی :این افراد در کودکی توجه و محبت متناقضی از والیدن دریافت کرده اند .بنابراین در بزرگسالی مدام نگران طرد شدن از سوی شریک عاطفی هستند و به شدت وابسته می شوند .
-
دلبستگی اجتنابی : این افراد یاد گرفته اند که به دیگران اعتماد نکنند و به همین دلیل یا از روابط عاطفی دوری می کنند یا وابستگی خود را پنهان می کنند .
وابستگی ناسالم معمولا در افرادی با سبک دلبستگی اضطرابی بیشتر دیده می شود.
2.کمبود عزت نفس و خود ارزشمندی پایین
افرادی که احساس ارزشمندی پایینی دارند ، معمولا تأیید و محبت را ازدیگران طلب می کنند . این افراد باور دارند که بدون حضور و تأیید شریک عاطفی خود چیزی برای ارائه ندرند . جملاتی مثل ((من بدون او هیچ هستم )) یا ((اگر مرا ترک کند دیگر نمی توانم زندگی کنم )) از نشانه های وابستگی ناسالم ناشی از کمبود عزت نفس است .
-
ترس از تنهایی و طرد شدن
ترس از تنها ماندن یکی از دلایل اصلی وابستگی ناسالم است . برخی از افراد به دلیل تجربیات تلخ گذشته یا نداشتن مهارتهای اجتماعی ، نمی توانند تنهایی را بپذیرند این ترس باعث می شود حتی در روابط سمی و نامتعادل بمانند، چون تصور می کنند بدون آن رابطه هیچ جایگاهی ندارند.
-
الگوهای خانوادگی و تجربیات گذشته
اگر فرد در خانواده ای بزرگ شده باشد که در آن مادر یا پدر وابسته ای وجود داشته باشد ، احتمال اینکه او نیز این الگو را در روابط خود تکرار کند زیاد است . کودکانی که والدین بیش از حد کنترل گر یا بیش از حد وابسته داشته اند یاد می گیرند که برای داشتن احساس امنیت، باید خود را به دیگران وابسته کنند.
-
روابط عاطفی گذشته و آسیب های هیجانی
افرادی که در روابط قبلی خود شکست خورده ند ، ممکن است دچار وابستگی ناسالم شوند، مخصوصاً اگر تجربه ی رهاشدن ناگهانی یا خیانت داشته باشند . این تجربه باعث ایجاد ترس شدید از طرد شدن در آن ها می شود . به طوری که در روابط ی جدید خود به شدت چسبنده و وابسته می شوند تا دوباره همان درد را تجربه نکنند.
6.نیاز به حمایت عاطفی بیش از حد
بعضی افراد به دلیل ویژگی های شخصیتی یا مشکلات روانی مانند اضطراب شدید یا افسردگی ، به حمایت عاطفی دائمی نیاز دارند . این نیاز ممکن است آن ها را به سمت وابستگی ناسالم سوق دهد ، زیرا احساس می کنند بدون حضور یک فرد خاص نمی توانند از پس مشکلات خود بربیایند.
چگونه از وابستگی ناسالم پیشگیری کنیم ؟
-
روی عزت نفسمان کار کنیم :شناخت ارزش های شخصی و افزایش اعتماد به نفس
-
مدیریت ترس از تنهایی : یادگیری لذت بردن از تنهایی و تقویت استقلال عاطفی
-
بررسی و اصلاح باورهای غلط درباره ی عشق : عشق واقعی به معنای داشتن استقلال و تعادل در رابطه است . نه از بین بردن خود برای دیگری
-
درمان و مشاوره روان شناسی : کمک گرفتن از یک متخصص برای شناسایی الگوهای ناسالم و تغییر آن ها
نتیجه گیری
وابستگی ناسالم معمولاً ریشه در دوران کودکی ، عزت نفس پایین ، تجربیات گذشته و الگوهای خانوادگی دارد . شناخت این عوامل می تواند به افراد کمک کند تا از وابستگی ناسالم رها شوند و روابط سالم تری تجرب ع کنند . اگر احساس می کنید در رابطه ای هستید که در آن ازادی و استقلال خود را از دست داده اید بهتر است برای تغییر این الگوها اقدام کنید و در صورت نیاز از یک متخصص کمک بگیرید.
آیا شما یا اطرافیانتان تجربه ای از وابستگی ناسالم داشته اید ؟ نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
یکی از دلایل اصلی سبک دلبستگی دوران کودکی هست ، روابط اولیه ی که در کودکی با والدین خود داریم ، تأثیر عمیقی بر نحوه ی برقراری روابط عاطفی ما در بزرگسالی می گذارد .
نظریه دلبستگی نشان می دهد که نوع وابستگی ما به مراقبان اولیه می تواند تعیین کننده ی سبک دلبستگی ما در بزرگسالی باشد .
-
دلبستگی ایمن : افرادی که در کودکی محبت و امنیت کافی دریافت کرده اند . در روابط خود تعادل دارند و کمتر دچار وابستگی ناسالم می شوند .
-
دلبستگی اضطرابی :این افراد در کودکی توجه و محبت متناقضی از والیدن دریافت کرده اند .بنابراین در بزرگسالی مدام نگران طرد شدن از سوی شریک عاطفی هستند و به شدت وابسته می شوند .
-
دلبستگی اجتنابی : این افراد یاد گرفته اند که به دیگران اعتماد نکنند و به همین دلیل یا از روابط عاطفی دوری می کنند یا وابستگی خود را پنهان می کنند .
وابستگی ناسالم معمولا در افرادی با سبک دلبستگی اضطرابی بیشتر دیده می شود.
2.کمبود عزت نفس و خود ارزشمندی پایین
افرادی که احساس ارزشمندی پایینی دارند ، معمولا تأیید و محبت را ازدیگران طلب می کنند . این افراد باور دارند که بدون حضور و تأیید شریک عاطفی خود چیزی برای ارائه ندرند . جملاتی مثل ((من بدون او هیچ هستم )) یا ((اگر مرا ترک کند دیگر نمی توانم زندگی کنم )) از نشانه های وابستگی ناسالم ناشی از کمبود عزت نفس است .
-
ترس از تنهایی و طرد شدن
ترس از تنها ماندن یکی از دلایل اصلی وابستگی ناسالم است . برخی از افراد به دلیل تجربیات تلخ گذشته یا نداشتن مهارتهای اجتماعی ، نمی توانند تنهایی را بپذیرند این ترس باعث می شود حتی در روابط سمی و نامتعادل بمانند، چون تصور می کنند بدون آن رابطه هیچ جایگاهی ندارند.
-
الگوهای خانوادگی و تجربیات گذشته
اگر فرد در خانواده ای بزرگ شده باشد که در آن مادر یا پدر وابسته ای وجود داشته باشد ، احتمال اینکه او نیز این الگو را در روابط خود تکرار کند زیاد است . کودکانی که والدین بیش از حد کنترل گر یا بیش از حد وابسته داشته اند یاد می گیرند که برای داشتن احساس امنیت، باید خود را به دیگران وابسته کنند.
-
روابط عاطفی گذشته و آسیب های هیجانی
افرادی که در روابط قبلی خود شکست خورده ند ، ممکن است دچار وابستگی ناسالم شوند، مخصوصاً اگر تجربه ی رهاشدن ناگهانی یا خیانت داشته باشند . این تجربه باعث ایجاد ترس شدید از طرد شدن در آن ها می شود . به طوری که در روابط ی جدید خود به شدت چسبنده و وابسته می شوند تا دوباره همان درد را تجربه نکنند.
6.نیاز به حمایت عاطفی بیش از حد
بعضی افراد به دلیل ویژگی های شخصیتی یا مشکلات روانی مانند اضطراب شدید یا افسردگی ، به حمایت عاطفی دائمی نیاز دارند . این نیاز ممکن است آن ها را به سمت وابستگی ناسالم سوق دهد ، زیرا احساس می کنند بدون حضور یک فرد خاص نمی توانند از پس مشکلات خود بربیایند.
چگونه از وابستگی ناسالم پیشگیری کنیم ؟
-
روی عزت نفسمان کار کنیم :شناخت ارزش های شخصی و افزایش اعتماد به نفس
-
مدیریت ترس از تنهایی : یادگیری لذت بردن از تنهایی و تقویت استقلال عاطفی
-
بررسی و اصلاح باورهای غلط درباره ی عشق : عشق واقعی به معنای داشتن استقلال و تعادل در رابطه است . نه از بین بردن خود برای دیگری
-
درمان و مشاوره روان شناسی : کمک گرفتن از یک متخصص برای شناسایی الگوهای ناسالم و تغییر آن ها